چند روز پیش از طریق بالاترین به لینکی رسیدم در مورد عوارض خ*و*د*ا*ر*ض*ا*ی*ی ، اولش فکر کردم برای سرگرمی گذاشته شده اما وقتی واردش شدم متوجه شدم که سرگرمیای در کار نیست و توسط چند تا بچه دبیرستانی خیلی جدی نوشته میشه و از طریق تعقیب لینکهای وبلاگشون متوجه عمق فاجعه و تعداد سرسامآور همچین وبلاگهایی شدم ، برای نمونه میتونین اینها رو ببینین : ++++
کتاب جوانان چرا؟! |
مرد نمونه از نظر جمهوری اسلامی |
از طرف دیگه جوونهای ناآگاهی که تو این سیستم پرورش پیدا میکنن به خاطر آموزههای غلط اینها و نداشتن آگاهی علمی در مورد مسائل شخصیشون فکر میکنن هرموقع تحریک شدن و نیاز ج*ن*س*ی داشتن گناه کبیره مرتکب شدن و هیچ کس دیگهای این طوری نیست و این فقط مشکل اونهاست و سزاوار مجازات و سوختن تو جهنم هستن و این باعث سرخوردگی شدید و افت تحصیلی شون میشه ، در حالی که تو سن بلوغ فعالیتهای هورمونی و ترشحات غدد باعث ایجاد یک سری تغییرات تو بدن جوونها میشه که این کاملاً طبیعیه و نه گناهی در اون هست و نه خلافی و باید با آموزش های درست و دادن آگاهی مانع بروز انحرافات و ایجاد عقده های ج*ن*س*ی در اونها شد .
به امید روزی که این تفکیکهای ج*ن*س*ی*ت*ی و رواج خرافات ج*ن*س*ی بین نوجوونها پایان پیدا کنه و این مسائل پیشپاافتاده باعث سرخوردگی کسی نشه و دوباره مثل گذشتهها و همه کشورهای پیشرفته دنیا دخترها و پسرها کنار هم و با شناخت کامل از هم بزرگ بشن و برای هم تبدیل به عقده های ج*ن*س*ی نشن و ضریب امنیت اجتمائی و به دنبال اون میزان مشارکت زنها در جامعه بالا بره و قدرت و انرژی جوونها صرف کارهای علمی و تحقیقی بشه .
با درود و سپاس فراوان : شهرام
برخی منابع :
شهرام جان سلام
پاسخحذفمرسی از مطلب خوبی که گذاشتی
متاسفانه تابوی جنسی در تمام جوامع مذهبی بصورت غیر قابل باوری ریشه داره و گریبانگیر تمامی جوونهایی هست که در این جوامع زندگی میکنن .
برای اینکه ملموس بشه حرفم و اینکه نشون بدم که فقط این مساله مال مسلمانها نیست از کشور با عقاید مسیحی کاتولیکی مثال میزنم
کشور لهستان جزو معدود کشورهای کمونیستی بود که هیچ وقت علیرغم مخالفت کمونیسم با مذهب نتونستن درب کلیساها رو ببندن
اما در همین جامعه که به این صورت برای عقایدش مبارزه کرد بعد از رهایی از شر کمونیسم میبینیم که همچنان تفکر باطل بکارت و باکره بودن دختران بطور عجیبی در جریانه و در همین جامعه بیشترین نرخ تجاوز و خیانت رو میشه به چشم دید و لمس کرد .
متاسفانه آموزه های بسیار غلط و خرافی در میان جامعه خودمون هم در جریانه که توسط مذهبیون حمایت میشه و مورد تشویق قرار میگیره
در حالیکه هیچ کدومشون از لحاظ علمی معتبر نیستند و ارزشی ندارند اما همچنان توسط افراد اشاعه پیدا می کنند .
یادم میاد که خود من در دوران راهنمایی که تازه در مسیر تحول فیزیکی و روحی بودم در چه برزخی گرفتار بودم و هیچ کسی هم نبود که بتونه من رو کمک کنه ... حتی همین الان هم من بعید میدونم که در مدارس ایران چنین کمکی به بچه ها بشه !
این جمله هم که نوشتی خیلی عالی بود
مثل این میمونه که به کسی که تشنه هست به
جای آب دادن بگن برو نماز بخون تشنگیت برطرف میشه ، این طوری وقتی تشنگی از
یه حدی گذشت دیگه اون عبادته هم تقدسش رو از دست میده و یه جور دینگریزی
تو جامعه به وجود میاره
در مورد دختران هم خیلی کم توضیح دادی و من معتقدم که دخترها با توجه به مکانیزم های روحی و جسمی و گرفتاریهای اجتماعی و موقعیتی که در مقایسه با آقایان در اجتماع دارند ( بیشتر منظورم اجحافهایی که بر اساس جامعه مرد سالار به آنها میشه ) خیلی بیشتر از پسر ها در معرض ناراحتی های روحی و روانی هستن و این خیلی نگران کننده است که مادرهای فردای این جامعه
خودشون بخوان به تنهایی با مشکلات روحی و روانی هم دست و پنجه نرم کنن
راستی دوست دارم نظرت رو در مورد بکارت هم بدونم ... متاسفانه اجحاف بسیار زیادی به دختران ما بر سر این مساله میشه
نظرت رو لطفا بنویس
ممنونم ازت
نیما
خیلی ممنون از شهرام عزیز
پاسخحذفهمین طور که ممانعت از انجام کاری که مثل خوردن آب و غذا طبیعی و لازم هست
میتونه عواقب زیادی به همراه داشته باشه که علاوه بر عقده ها و سرخوردگی
های جنسی مسائل جسمی غیر قابل بازگشتی رو نیز به دنبال داره.مثلا من یه نفر
رو می شناسم که با مشکل جدی در ناحیه پروستات به علت اینکه از خود ارضایی
متنفر بود مواجه شده بود و از شدت درد آروم و قرار نداشت و نکته ی جالب این
بود که به خاطر این مسئله به خودش افتخار هم میکرد و .....:)))
سلام نیما عزیزم .
پاسخحذفبه خاطر جسارتت که قبول کردی وارد این بحث بشی ازت خیلی ممنونم . خیلی از صمیمی ترین دوستانم وارد نشدن و خودشون رو کنار نگه داشتن به خاطر همون تابوی جنسی ای که اشاره کرده بودی و کاملاً با نظراتت موافقم .
اما در مورد بکارت من شخصاً معتقدم هر کسی گذشته ای داره که کاملاً شخصیه و به خودش مربوطه . توی هیچ کدوم از روابط عاطفیم به هیچ وجه حتی به خودم اجازه ندادم چیزی در مورد گذشته کسی بدونم و یا به خاطر گذشته اش در موردش قضاوت کنم . به نظر من انقدر مسائل مهم تر تو انتخاب هستن که روابط گذشته اصلاً مهم نیست .
اما به خاطر زندگی تو این جامعه و غالب بودن تفکر عوام هیچ وقت به خودم اجازه ندادم آینده کسی رو خراب کنم چون احتمال داره از کسی که دوستش داری جدا شی و با این باور های این جامعه اگه آسیبی به بکارتش رسونده باشی باعث خراب شدن آینده اش میشی .
شاید اگه تو یکی از جوامع آزاد زندگی میکردم و میدونستم که اونجا تفکر اکثرت شبیه تفکر ماست برام مهم نبود ولی چون تو ایران بودم خودم سعی کردم به کسی آسیبی غیر قابل برگشت وارد نکنم ولی اینکه طرف قبل از من چه گذشته ای داشته هم اصلاً اصلاً برام مهم نبوده و یا حتی اینکه قبلاً ازدواج کرده و جدا شده بوده باشه هم همین طور . مهم برای معیار های خاص خودم از نظر فرهنگی و هم سطحی و هم فکری و البته یه سری هم معیار های ظاهری بودن .
با درود و سپاس فراوان : شهرام
سلام آرش عزیز
پاسخحذفاولاً که یه دنیا ممنونم برای ارزوهای قشنگت و بیصبرانه منتظر دیدنت هستم .
در مورد بحث مون هم از منظر دینیش تا جایی که من خوندم غیر از مذهب شیعه بقیه ادیان و مذاهب زیاد تو مسائل شخصی آدم ها دخالت نمیکنن و فقط شیعه ها هستن که از غذاخوردن بگیر تا تخلیه اش تو همه امور آدم ها هستن .
در مورد سابقه این امور تو ایران هم دقیقاً باهات موافقم و اگه غیر از این بود انقلابی تو ایران صورت نمیگرفت و به خاطر همین نفوذ روحانیت تو قشر عوام بود که موفق شدن موج سواری کنن . در مورد نتیجه گیری ناقص هم باور کن چندین بار نوشتم و پاک کردم ولی حتی من که این متن رو نوشته بودم جرأت بیان کامل مسأله رو نداشتم و با دادن لینک های منبع مسئولیت رو از خودم سلب کردم نتیجه گیری رو به عهده خود خواننده که اینجا قشر هدفم اون جوونها بودن گذاشتم و البته اساتیدی مثل تو که مثل همیشه با نظرات کامل شون نواقص کار رو برطرف کنن ، ممنونم که اومدی و نظر دادی ، یاد قدیم ها افتادم .
با درود و سپاس فراوان : شهرام
اول از همه باید ازت به خاطر این بلگی که گذاشتی تشکر کنم شهرام عزیز.
پاسخحذفبرای خود من هم پیش آمده که تو خیابون کسی به خاطر ارضای لحظه ایش، زمان رد شدن خودش رو به من بزنه یا حرف نا مربوطی بزنه. اون موقع آدم از دست اون طرف عصبانی میشه ولی بهتر که فکر کنیم می بینیم که اون بنده خدا هم بی تقصیره همون جور که نوشتی به خاطر وجود محدودیت های خیلی خیلی زیادی که وجود داره برای یک جوون، اون هم به این کار رو میاره تا بلکه حداقل به ارضای روحی برسه.
با اون فیلمی که گذاشته بودی مو به تنم راست شد...خیلی ناراحت شدم واسه اون دختره. حالا اگرم دختره پاکی هم نباشه به بقیه ربطی نداره که بخوان این جور وحشی بازی نشون بدن و مثلا ادبش کنن.
این جامعه درست بشو که نیست هیچ از این بد تر هم خواهد شد. ما فقط باید سعی کنیم در آینده به بچه های خودمون کمک کنیم تا بتونن عاقلانه رفتار کنن.
ارادتمند شما
نیلوفر ♥ ♥ ♥
شهرام عزیز
پاسخحذفوبلاگت رو تا به حال ندیده بودم.. از این به بعد خواهم خوند و دنبال خواهم کرد
چه خوب که مسائلی این چنینی رو انتخاب می کنی و با زبان ساده توضیح می دی.
عقاید من رو که در این زمینه ها می دونی و احتیاجی به تکرارشون نیست. گاهی فقط می شه سر تکون داد و گفت :"چه مزخرفاتی!"... بدبختی اینجاست که گاهی هم رو به روی یک دوستت نشستی ... این ور دنیا... و باید توی دلت تاسف بخوری. هه ههاین مزخرفات رو پایانی نیست مگر به همین راهی که تو شروع کردیدمت گرم
ممنونم نیلوفر عزیز ، متأسفانه همین طوره ، خیلی خوشحالم کردی .
پاسخحذفسلام دلشاد ، چقدر خوشحالم کردی که اومدی و شرمنده که به موضوعی به این پیش پا افتادگی برخوردی ، من هم فکر میکردم که دیگه عصر این حرف ها به سر اومده ولی با دیدن اصرار بعضی ها به کش دادن همچین مسائلی مجبور شدم در حد توان چند خطی براشون بنویسم . راستی فید وبلاگت رو هر وقت درست کردی خبر بده تا فالو کنمش . این طوری نمیتونم بفهم کی آپ هستی .
پاسخحذفدقیقاً همین طوره ؛ با آگاه سازی و داشتن آموزش های لازم باید به حد متعادل رسید .
پاسخحذفسلام .شهرام جان خدائیش حرف دل بیشتر جوو نها رو زدی. تو این مملکت تمتم فکرو ذکر بیشتر مسئولای کشور شده تفتیک جنسی!! به جای هینگه به فکر پیشرفت علم و صنعت کشور باشن دارن از چیزی جلوگیری میکنن که خودشون آلوده این کارن ولی به اسم اسلام و از راه قانونی ماست مالیش میکنن هیچ!!! روز به روزم فساد بیشتر میشه!! چطور انتظار دارن چیزی و که خودشون تبلیغ میکنن ولی دقیقا مخالفشو عمل میکنند مردم هم بهش عمل کنند!! تو این مملکت عقده ای!! همه چیز شده فقط تفتیک جنسی و محدودیت جنسی .تا جائی که حتی رو جلد کتابهای چاپ خارجی رو عکس خانمها جوراب میپوشونن!!!! اونم با فتوشاپ!!! دنیا به فکر چیه ما به فکر چی!!!
پاسخحذفمرسی!
پاسخحذفسلام..انگار وقت خداحافظی با این اسم رسیده.....
پاسخحذفدفتر سایه سپید و خاطرات گاه به گاهم رو بستم....برای گذاشتن آخرین کامنت با این اسم اومدم...
دوست داشتین پستای آخرم رو مهمون باشید
یا حق....
مطالبتون رو می خونم...ولی خب نظر گذاشتن خیلی براتون سخت شده...نمی دونم چرا.........خیلی سنگین بالا می آد.....و دفعه ی قبل که اصلا نشد نظر بذارم.....
پاسخحذفجامعه ی ما پر از اشتباهه......پر از کج فهمی ها.......بد فهمی ها......و بد رسوندن ها.........وقتی جامعه امانت دار نیست ، به چی می شه فکر کرد؟! چی رو قبول کرد؟!
درود بر شهرام عزیز
پاسخحذفمطلب خیلی خوب است شهرام
به جای آموزش درست مسائل بلوغ میان صورت مسئله رو پاک می کنند
یکی نیست به اینا بگه مردم ایران هم مثل دیگر کشور(غزه،فلسطین و..) انسان هستند و نیاز به کمک انسانی و.. دارند چرا همش همه چیز برای ما گناه و غیر و مجازه اما برای بقیه حلال؟؟؟
شهرام چرا دیگه نمی نویسی ؟؟؟؟
پاسخحذفبه قول اون آخوند مشهدی: «آقا ما رو سربند کردن!» شهوت هم یک غریزه س مثل خوابیدن و خوردن من نمی درکم چرا واسه خوابیدن و خوردن اینهمه حرمتی که واسه کردن وجود داره، نداره!؟ واقعن چرا؟
پاسخحذفنوروز پیشاپیش مبارک...خیلی وقته ازتون بی خبریم هااااا
پاسخحذفتست
پاسخحذف